کد مطلب:25919
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
لطفاً زندگاني حضرت موسي -ع - را توصيف كنيد و بنويسيد داستان آن حضرت در چه سوره هايي از قرآن آمده است؟
حضرت موسي ع از پيامبران اولواالعزم و صاحب شريعت بوده كه نام او 134 بار در قرآن مجيد آمده است. زندگاني وي را نميتوان در يك پاسخ توصيف نمود، شما بايد به كتابهايي كه در شرح زندگي آن حضرت نوشته شده يا به داستانهاي قرآن مراجعه فرماييد، لكن به صورت خيلي مختصر و فشرده، به زندگي آن حضرت در سه مرحله اشاره ميشود: الف ـ ولادت تا هجرت از وطن: حضرت موسيغ در شرايطي به دنيا آمد كه فرعون، پسرهاي بنياسرائيل را پس از متولد شدن ذبح ميكرد، چون كاهنان مصر به او خبر داده بودند كه فرزندي از بنياسرائيل، سلطنت وي را نابود خواهد كرد; از اينرو، فرعون هزاران كودك را سر بريد، چنانچه قرآن به اين مطلب تصريح فرموده است: يُذَبِّحونَ اَبنأَكُم ويَستَحيونَ نِسأَكُم و في ذَلِكُم بَلاءٌ مِن رَبِّكُم عَظيم;(ابراهيم،6) پسران شما را ميكشتند و دختران را باقي ميگذاشتند. و اين امتحان بزرگي از جانب خدا بر شما بود. لكن قدرت خدا بالاتر از اين است كه تدبير ضعيفي آن را متوقف سازد، چون مقدر شده بود كه سلطنت فرعون، به وسيلة موسي علي نبينا و ... از بين برود، خداوند به مادر موسي الهام نمود كه كودك را در صندوقي قرار دهد، و به رود نيل بسپارد: واَوحَينا اِليَ اُمِّ موسيَ اَن اَرضِعيهِ فَاِذا خِفتِ عَلَيهِ فَاَلقيهِ فِياليَمِّ ولا تَخافي ولا تَحزَني اِنّا رادّوهُ اِلَيكِ وجاعِلوهُ مِنَ المُرسَلين;(قصص،7) به مادر موسي وحي كرديم كه كودك خود را شير ده و چون از آسيب فرعونيان بر او ميترسي، وي را به دريا افكن و ديگر بر او هرگز مترس و محزون نباش، كه ما او را به تو باز گردانيم و او را از پيامبران مرسل قرار دهيم. مادر موسي به اين دستور عمل نمود، فرعون صندوق را روي آب ديد و دستور داد او را گرفتند، زنان زيادي آمدند براي اين كه به موسي شير دهند، پستان هيچ يك را قبول نكرد، مادر موسي آمد، پستان وي را قبول نمود. فرعون حقوق معين كرد كه اين زن به كودك شير دهد. بدين سان زير نظر فرعون پرورش يافت، پس از آن كه به حد رشد رسيد ومتوجه شد كه فرعونيان به بنياسرائيل ظلم ميكنند، تصميم گرفت از آنان حمايت كند; از اينرو، وقتي مظلومي از بني اسرائيل از وي كمك خواست، به ياري وي شتافت و مرد طرفدار فرعون از پاي درآمد.
ب ـ از هجرت تا بعثت: پس از كشته شدن مردي كه طرفدار فرعون بود، موسي از توقف در مصر وحشت داشت از اين رو از آنجا به سوي مدين هجرت نمود، در آن جا داماد حضرت شعيبغ شد و ده سال براي وي چوپاني كرد، پس از اين مدت، با همسر خود به طرف وطن (مصر) حركت كرد و پس از پيمودن مسافتي در نزديك طور سينا آتشي مشاهده كرد، به سراغ آن رفت; در همين جا بود كه صدايي شنيد: اَن يـَموسيَ اِنّي اَنَا اللّهُ رَبُّالعـَـلَمين;(قصص،30) اي موسي! منم خداي يكتا كه پروردگار جهانيان هستم. از همين جا رسالت موسي آغاز شد.
ج ـ از بعثت تا رحلت: مهمترين دوره زندگي حضرت موسي، همين مرحله است كه مأموريت يافت با حجّت و بيّنهاي كه خدا به او عطا كرد ـ عصايي كه به صورت اژدها درميآمد; دست خود را كه در جيب ميكرد و بيرون ميآورد، روشن ميشد ـ به سوي فرعون برود و او را به يكتاپرستي و توحيد دعوت كند كه شرح آن در سورههاي فراواني از قرآن آمده است، همچنين داستان حضرت موسي با خضر و داستان وي با قارون و... كه در آيات فراواني به آن اشاره شده است: قصص 3 ـ 43; طه، 9 ـ 101; شعرأ، 10 ـ 68; اعراف، 100 ـ 156 و 160; يونس، 75 ـ 92; نمل، 7 ـ 14; نازعات، 15 ـ 26; هود، 96 ـ 101، ابراهيم، 5 ـ 8; مؤمنون، 45 ـ 48; اسرأ، 101 ـ 104; بقره، 49 ـ 100; هم چنين در سورههاي آل عمران، انعام، كهف، حج، فرقان، عنكبوت، شوري، زخرف، نجم، صف، احزاب، آياتي نيز دربارة حضرت موسي - ع - آمده است.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.